جدول جو
جدول جو

معنی ابن الحباری - جستجوی لغت در جدول جو

ابن الحباری(اِ نُلْ حُ را)
روز. نهار
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُلْ حَنْ نا)
حسن بن علی بن امرالله یا اسرافیل قسطنطینی (953-1012 ه. ق.). پدرش مدرس مدرسه حمزه بیک در بروسه بوده و مولد حسن قسطنطنیه است. او در آنجا بتحصیل ادب و فقه و غیر آن پرداخت وچندی مدرس مدرسه سلمانیه بود. در سال 999 بقضای حلب منصوب شد و در 1003 قاضی قاهره گردید و در ذی الحجۀ 1004 بمباشرت امور شرعیۀ شهر ادرنه و در جمادی الاّخر 1006 بار دوم بقضای مصر بازگشت و سپس شش سال در بروسا و بعض بلاد دیگر قضا راند. عاقبت آنگاه که حکومت رشید را به مصر بدو تفویض کردند بدانجا درگذشت. ابن حنائی تذکره ای مشتمل بر احوال و اشعار شعرای مملکت عثمانی از زمان ظهور آن دولت تا عصر خود نوشته است
لغت نامه دهخدا
(زِ لُلْ حُ را)
فضلۀ حباری. فضلۀ کبوتر و زر زور، قوبا را سودمند است. (از قانون چ 1593 ج 1 ص 170)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ اَمْ)
ابوبکر محمد بن ابی محمد قاسم بن بشار بن حسن. او راست: کتاب الوقف و الابتداء. کتاب اللامات (در قرآن). کتاب معانی القرآن. کتاب غریب الحدیث. کتاب النقط و الشکل. (ابن الندیم). و ابن خلکان دو کتاب دیگر از او نام می برد، یکی کتاب الرد علی من خالف مصحف العامه و دیگر کتاب الزاهر. (271-327 ه. ق.)
لغت نامه دهخدا